
همه ما عبارت آشنای”ببخش و فراموش کن” را شنیدهایم. قسمت بخشش تقریبا روشن است، یعنی ما خطاکار را عفو میکنیم. در حالی که بسیاری از خطاهاي کوچک وجود دارد که آنقدر جزئی هستند که نمیتوان آنها را در حافظه نگه داشت، اما احتمالا زمانی را که در مقیاس بزرگتر مورد ظلم قرار گرفتهایم هرگز فراموش نمی کنیم (حداقل من اینطور نیستم).
بخشش واقعی عین فراموش کردن نیست، بلکه به معنای پاک کردن حساب گذشته است. ما یک خطا را همانطور که يک بدهی را می بخشیم فراموش می کنیم مثل صفر کردن آن. حافظه ما درمورد آن ظلم هنوز دست نخورده باقی مانده است، اما دیگر رنجشي از طرف مقابل به دل نمي گيريم.
پاک کردن حساب به این معنی است که ما دیگر آن شخص را در یک وضعیت نابرابر نمی بینیم، گویی از نظر اخلاقی نه تنها به خاطر ظلم به ما، بلکه به خاطر بزرگواری برای بخشش برتر هستیم. هیچ خودبزرگ بینی ای در بخشش واقعی وجود ندارد.
بخشش در این راه ممکن است دشوار باشد. برخی افکار که ممکن است کمک کند:
خودتون روی جای فرد خطاکار بگذارید.
وقتی آمادهایم که بار خشمی را از کسی که به ما ظلم کرده است رها کنیم، میتوانیم با دیدن خود در شخص مقابل شروع کنیم. این بدان معناست که بفهميم به همین راحتی ما هم میتوانستیم به آنها صدمه بزنیم و احتمالاً خودمان کارهای مشابهی انجام دادهایم. برای مثال، وقتی بداخلاقی خودم را دربرابر بي خوابي به ياد ميآورم، راحتتر میتوانم عصبانیت همسرم را بعد از خواب بد شبانه ببخشم.
بخشش را جزئی از انسانیت در نظر بگیرید.
همچنین ممکن است متوجه شویم که بخشش عمیقاً در شخصیت ما نهان است یک بخش اساسی از حقیقیترین ماهیت ما است. ما دائماً به خاطر کوتاهیهایی که میکنیم بخشیده میشویم. در حین رانندگی بي احتیاطی میکنیم اما تصادف نمیکنیم. به شریک زندگیمون آسیب میزنیم و رابطه ما بازسازی میشود. دوستامون رو ميرنجونيم اما آنها ما را میبخشند.
برای برخی از ما، این بَعد از بخشش دلالت مذهبی یا معنوی خواهد داشت. بخشش آزادانه به ما تقدیم میشود به رایگان داده شده ما میتوانیم با بخشیدن به نوبه خودمان، به صورت کاملتر وارد جریان زندگی شویم.
بخشش را به خودتان تعمیم دهید.
برای بسیاری از ما، سختترین کسی که می توان بخشید، خودمان هستیم. ما در تلاشیم تا از آسیبی که به دیگران زدهایم یا شیوههایی که خود را ناامید کردهایم، رهایی یابیم. ما سالهایی را که در دام اعتیاد گرفتار شدیم، هزاران دلاری که درقمار هدر دادیم، یا کاري که خانوادهمان را ویران کرد، نبخشیدیم. و هر چه کمتر خودمان را ببخشیم، بخشیدن دیگران دشوارتر خواهد بود.
حتی وقتی میگوییم خودمان را بخشیدهایم، اغلب خشم از خود را نگه مي داريم که روح ما را میخورد. بخشش واقعی مستلزم این است که حساب خودمان را با میل و سخاوتمندانه پاک کنیم، مانند تمیزکردن دقیق تخته سفید، بدون اینکه هیچ اثری بماند . برای این کار اغلب ما از یک تخته پاک کن نو استفاده میکنیم، آنچه به جا مانده را رها می کنیم و به طور کل لکه ها را از بین می بریم. آز اسپری مخصوص آستفاده می کنیم و با یک پارچه بدون پرز پاک می کنیم تا بدرخشد.
اگر در تلاش برای بخشیدن دیگران هستید، آن را در درون خود بجویید.
ببینید آیا بخشش خود امکان پذیر است یاخیر. خودتان را بیشتر مورد لطف قرار دهید و ببینید در دیگر روابطتان چه اتفاقی میافتد.
چه زمانی ببخشیم؟
بخشش یک تصمیم کاملا شخصی است، به خصوص زمانی که مورد تعرض، آزار و اذیت قرار گرفتهایم یا به طور جدی توسط کسی آسیب دیدهایم. من به کسی نمیگویم که باید ببخشد، بیشتر اما به او میگویم که باید کسی را دوست داشته باشد. و در حالی که شواهد تحقیقاتی قوی وجود دارد که نشان میدهد بخشش برای ما مفید است، این امر با دستور اتفاق نمیافتد.
اگر آماده بخشش هستید یا میخواهید برای بخشش آماده شوید، به آرامی خود را به آن دعوت کنید. بپرسید شاید الان وقتشه. شاید باشد و شاید هم نباشد. برای هر چیزی، حتی برای نفرت، زمانی وجود دارد. شاید امروز پاسخ «نه» باشد. شاید فردا هنوز پاسخ نه باشد. و سپس یک روز، مقاومتی که مدام با آن روبرو می شدیم به طرز شگفت آوری از بين مي رود. ما در درون خود آن را احساس میکنیم و هیچ جا نمیتوانیم آن را پیدا کنیم.
خیلی احساس سبکی بیشتری میکنیم، از باری که ديگر قادر نبوديم بر دوشمان تحمل کنيم، رها شدهایم. به دور از احساس برتری اخلاقی، تا زمانی که بخشش را نیابیم، نمی توانیم خوشبختی خود را باور کنیم.











