تصور کنید شب است. صدای آژیرها، خاموشی خیابان، اضطراب ناشناختهای که مثل باری روی سینهتان افتاده. انگار چیزی درونتان دارد خاموش میشود. خستهاید، بیحوصلهاید، حتی نمیدانید از چه باید بترسید یا به چه باید دلخوش باشید. در چنین روزهایی، ذهن ما، درست مثل بدن، نیاز به مراقبت دارد. حتی شاید بیشتر. وقتی خستگی از خستگی هم خسته میشود احساس بیانگیزگی، خستگی مفرط، بیخوابی یا حتی خواب زیاد، بیاشتها شدن یا …